میخوام در این بخش نقد فیلمهایی و که در بخش دیگه ای معرفی کردم و باقی فیلمهایی و که معرفی نکردم و واستون بذارم.بعضی از نقد ها و خودم نوشتم و بعضی کپی پیس.شاید باورتون نشه اما پیدا کردن و کپی پیس یک نقد خوب و حرفه ای و کمیاب کم از نقد نوشتن نداره.تا جای ممکن سعی میکنم نقدهای حرفه ای و مث همیشه کمیاب و واستون بذارم.لازم میبینم توضیح بدم که نقد گذاشتن من هیچ ربطی به جدید یا قدیمی بودن فیلم نداره .بنده به دلیل مشغله مدتیه فیلم خوب جدیدی ب پستم نخورده پ حالا حالاها نقد فیلمهای خوبی که در گذشته دیدم و میذارم.صد در صد برای من محتوا مهم تر از جدید بودنه.لطفا" وب من و با یک وب تخصصی سینمایی اشتباه نگیرید.سعی کنید تو دیدن فیلمها بهم اعتماد کنید.

خاطرات من با فیورتیم ،فیلم آنی هال/درجه کیفی ا نظر من:در حد درجه کیفی بوگاتی!!!(فیلم دارای ۴ اسکارهست)

میخوام به جای یادداشت، خاطره ای ا فیلم ک برای من بسیار جالب و بیاد موندنی هست و براتون بذارم.بیخیال نقد حرفه ای.آنی هال یه فیلم خودمونیه و باید واسش یه خاطره خودمونی نوشت.بسیاری سبک آنی هال و کمدی-رمانتیک نامگذاری میکنن اما ب نظر من سبکش کمدی-تراژیک هست.یک فیلم سوپر محشر.این فیلم هیچ حالت تصنعی نداره.وقتی میبینین دقیقا" انگار دارین زندگی روزمره یک آدم به ظاهر منفعل و گیج اما پر از احساس و درک و میبینین.اما خاطره خیلی جالبی ک من وودی الن دارم که بد نی بخونین.جاتون خالی من این فیلمو برای دوست پسر سابقم بردم و با هم اونو دیدیم از چن روز بعد احساس کردم سینا عجیب تو خودش فرو رفته و چندان ازش خبری نی.تا اینکه تو دعوایی که بینمون پیش اومد اونم بعد یک ماه و نیم اعتراف کرد ک معتقده من در واقع برای تحقیر اون این فیلمو بردم ک با هم ببینیم دلیلش هم اینکه ا نظر اون شخصیت دختر فیلم به شدت شبیه به شخصیت من بود(مخصوصا بی وفایی جذاب و حال بهم نزنش به الوین "همون وودی الن") و شخصیت اوین ک ب نظر اون مردی بود:بد هیکل،بی عرضه خصوصا در امر سکس،منفعل،هیچ زنی ازش خوشش نمیاد،افسرده و خلاصه هر چی قسمت بد ماجراست و گفته به غرور مردونش بر خورده و بعد فیلم ب شدت حس بدی راجع ب خودش پیدا کرد. هرچی من بهش توضیح دادم واله بیلا من روحمم ا این قیاس خبردار نبود باور نمیکرد.اعتراف میکنم بعد ها که دوباره فیلمو دیدم متوجه شدم این فیلم انگار ا رو رابطه من و سینا ساخته شده.باور کنید خیلی ا جاهای فیلم ک فکرشو نمی کنید عین لحظه های ما بود.حتی رفتن دختره و واسه خودش کسی شدن و پس زدن آلوین که وودی زده بود تو خال زندگی من.

پ.ن ۱ : خب لابد همین طوری بود که با دیدن الوین یاد خودش افتاد دیگه!(خداییش ا نظر ظاهری تا این حد هم چندش نبود .من و ببخش آلن ولی نزدیک بود عق بزنم)

پ.ن ۲: کسایی که پست"اعلام پارگی یک دختر به طرز دردناک"من و خوندن با سینا و رابطه ما در حد چن سطر آشنان.عین خود الوین روشنفکر مفلوک!!!!!!!

پ.ن۳:اینم کاریکاتور شخصیت زن فیلمه. همون خانم خانمهایی که شخصیت بلند پروازش شبیه دنیا خانمه:(کاریکاتور جالب مربوط ب سایت سینما بوک هست)

 

 

 

 

  

 

برای انکه پست و تکمیل کنم دیالوگای محشر فیلمو میذارم.فراموش نکنین خود فیلم کلا" دیالوگ قصاره!:

-یاد اون جک قدیمی افتادم که "یارو می‌ره پیش روانپزشک و می‌گه برادر من دیوانه است و فکر می‌کنه مرغه. دکتر می‌گه چرا نمی‌فرستیش بیمارستان؟ و اون یارو می‌گه چون تخم مرغاشو لازم دارم."
گمونم این خیلی شبیه طرز فکر من درباره روابط زن و مرده. این کاملا غیر منطقی و دیوانه‌واره، ولی همگی به این روابط ادامه می‌دیم چون به تخم مرغاش احتیاج داریم.


- الوین:من حاضر نیستم با کسی ازدواج کنم که حاضر بشه با من ازدواج کنه .

- یه جوک قدیمی هست که میگه دو تا پیرزن توی اردوگاه تفریحی کوهستانی بودن،اولی میگه «هی، غذای اینجا واقعاً افتضاحه»دومی جواب میده «آره راست میگی؛ خیلی هم کمه!!»خب این اساساً همون احساسیه که من نسبت به زندگی دارم:پر از تنهایی و نکبت و رنج و ناامیدی. لعنتی خیلی هم کوتاهه آخه!

- من نمی تونم از چیزی لذت ببرم .مگر اینکه همه از اون لذت ببرند

- من هرگز عضو کلوپی که من و به عضویت بپذیره نمیشم(سینا با شنیدن این دیالوگ کلی خندید)

 

برای دیدن نقد باقی فیلمها به ادامه مطلب مراجعه کنید٪